Category Archives: Uncategorized

گفتگو با میترا زاهدی

از «سارا» تا «نار» گفتگوی اصغر نصرتی با  با میترا زاهدی اصغر نصرتی قبل از اینكه در باره‌ی نمایش اخیرت كه امشب شاهد آن بودیم، گفتگو كنیم، مایلم كمی از خودتان و انگیزه‌ی شما برای به‌دست‌گرفتن نمایش بپرسم. چطور شد به فكر اجرای این نمایش افتادید. میترا زاهدی من نمایش {‌فرهاد و شیرین‌} را در […]

صدای تیشه بر بیستون

صدای‌ تیشه از بیستون گزارشی‌ از اجرای‌ نمایش {‌فرهاد و شیرین‌} در برلین  اصغر نصرتی اثر به یاد ماندنی‌ {‌فرهاد و شیرین‌} ناظم حكمت در دهم سپتامبر 99 توسط گروه چند ملیتی‌ {‌نار‌} به كارگردانی‌ خانم {‌میترا زاهدی‌‌} در سالن تیاتروم برلین به روی‌ صحنه رفت. و این بهانه و فرصتی‌ به ما داد كه […]

صدای بالغ

صدای بالغ بهمن فُرسی درشماره‌ی گذشته دو تكه از یادداشتهای بازیافتنی بهمن فرسی، یعنی بازیافته برای كتاب نمایش را داشتیم و با عنوانهای {‌گاوخیالی‌هایی در باره‌ی آبسورد‌} و {‌قراردادی‌} چاپ زدیم. دوستانی پرسیدند مقصود از {‌گاوخیالی‌} چه باشد؟ من هم در صحبتی تلفنی كه با آقای فرسی داشتم از خودشان پرسیدم. جواب این بود كه […]

کلام جوهر نمایش

كلام جوهر نمایش نویسنده: مارگریت دوراس برگردان: عزت گوشه‌گیر مقاله ی زیر از كتاب  Practicalitiesانتخاب شده كه در سال 1990 از زبان فرانسه به انگلیسی ترجمه شده و به چاپ رسیده است. این كتاب شامل یكسری گفتگو میان مارگریت دورا Marguerite Duras و دوستش  ژروم بوژور Jérôme Beaujour است. امیدوارم كه زمستان امسال قادر باشم از […]

به سوی تاتر-رقص

به سوی تاتر‌-‌رقص نویسنده:‌سوزانه اشلیشر برگردان: نیلوفر بیضایی “‌شب به خیر، بفرمایید داخل، همسرم به جنگ رفته‌”، {مشتیلد گروس‌من} Mechthild Grossmann با این جمله نمایشِ “‌دو سیگار در تاریكی‌” به كارگردانی {پینا باوش} Pina Bausch را آغاز میكند. صحنه‌یی از میان تصویرهای متعدد یك تاتر-‌رقص. تحریك اذهان عمومی؟ به اشتباه‌انداختن تماشاگر؟ رقصندگان آواز میخوانند، با […]

داریو فو و گروه کمون

داریو فو و گروه تاتر «‌كمون‌» مهستی شاهرخی داریوفو، نمایشنامه‌نویس و بازیگر محبوب ایتالیایی، روز 24 مارس 1926 در دهكده‌ی {‌سانجیانو‌} در نزدیكی {‌سن مارجو} یكی از شهرهای ساحلی ایتالیا به دنیا آمد. در آن زمان ایتالیا زیر سلطه‌ی {‌موسولینی} بود.  پدر داریو رییس ایستگاه راه‌آهن بود و داریو از كودكی زندگی خود را در […]

هم از توبره هم از آخور

هم از توبره، هم از آخور ناصر رحمانی‌نژاد اخیرا یكی از دوستان من نشریه‌یی به نام {‌بولتن آزاد تاتر‌} برایم فرستاده كه مطلب كوتاهی به قلم من تحت عنوان {‌درباره‌ی پنجمین فستیوال تاتر ایرانی كلن، نوامبر 1998‌} در آن به چاپ رسیده است. مطلب مهم اما، متنی است تحت عنوان {‌ششمین فستیوال تاتر ایرانی در […]

در آستانۀ قرن

در آستانه‌ی قرن! اصغر نصرتی در پایان قرن بیستم تلاش دوساله‌ی ما نیز با شماره‌ی ششم كتاب نمایش به سرانجام میرسد. دوسال پیش با نخستین شماره‌ی كتاب نمایش آرزو و تصمیمی را عملی ساختیم كه در آغاز نه چشم‌انداز دقیقی از دشواریهای آن داشتیم و نه اندازه و امكان موفقیت آن برایمان روشن بود. امروز […]