پرده افتاد و هومن از صحنه رفت

هومن آذرکلاه
هومن آذر کلاه بازیگر تاتر ِ مقیم پاریس زندگی را وداع گفت. خبرش مانند بسیاری دیگر اندوه‌بار بود. چه می توان بدین قافله‌ی عمر در گذر گفت که یک یک سراغمان می‌آید و گل زندگی مان را می‌چیند و به یغما می‌برد؟ هیچ! ناظریم و ناتوان که مرگ همواره توانا‌تر از اراده‌ی ماست.
هومن تاتر را از ایران آغاز کرد. از دانشکده هنرهای دراماتیک فارغ‌التحصیل شد و در نمایش‌هایی چون «گوشه نشینان آلتونا»، «ژاندارک» و «سی‌زويه بانسی مرده است» ایفای نقش کرد. بیشتر این کارها هم که اندر پی انقلاب ۵۷ به روی صحنه رفته‌اند، رکن‌الدین خسروی کارگردانی کرده بود.
وقتی به تبعید آمد در سالهای نخست فعال تر از سال‌های اخیر بود و در چندین کار نمایشی ایفای نقش کرد. در تاتر تبعید هومن نحستین بار با نمایش «اتللو در سرزمین عجایب» اثر زنده‌یاد غلام‌حسین ساعدی در سال ۱۹۸۵ به روی صحنه رفت و یک سال اندر پی آن «نوروز پیروز است» را بازی کرد. بازی وی در «رستمی دیگر و اسفندیاری دیگر» با حضور بهروز وثوقی و به کارگردانی ایرج جنتی عطایی، برایش شهرت بیشتری مهیا کرد، اما تلاش صحنه‌ای او در نمایش «یادداشت‌های روزانه یک دیوانه» به کارگردانی رکن‌الدین خسروی چشم‌گیرتر بود.
هومن بعدها نمایش «دوشیزه و مرگ» به کارگردانی حمید جاودان، و دو نمایش «مصدق» و «داستان دو مرد» به کارگردانی رضا علامه‌‌زاده را نیز بازی کرد. در همین نمایش آخر بود که با وی پس از سالها دیداری تازه کردم و به من توصیه کرد که به یاد علی شریفیان بازیگر تبعیدی دیگر که دو سال پیش درگذشت، مطلبی تهیه کنم. و من تا همین امروز کاری از پیش نبرد‌ه‌ا‌م. آخر چقدر باید از مرگ نوشت؟
در کنار نمایش‌های صحنه ای هومن آ‌ذر کلاه یکبار هم نمایشنامه‌ی خوب «شتر قربانی» اثر ابراهیم مکی را، با حمید جاودان، در پاریس روخوانی کرد. سال ۲۰۰۰ هم او را به نخستین «شب‌های تاتر کلن» دعوت کردم و فیلم «یادداشت‌های روزانه …» را به تماشا گذاشتیم و او هم کمی از پروسه و نحوه‌بازی در این نمایش برایمان سخن گفت. گرچه آن روزها اصلا تمایلی نداشت که سخنی از رکن الدین خسروی (کارگردان) به میان آورد.(؟!)
حالا او هم رفت و ما هم بی هومن مانده ایم. حیران و پرسان که بعدی که خواهد بود و باز توفان اندوه از کدام سوی خواهد وزید.
آری رفیق زندگی به کوتاهی همان یک آه است که تو به وقت غم می‌کشی و بس. بدان که همواره هر دمی با باز دمی همراه نیست و هر نفسی که بر می‌آید نشان از ممد حیات ندارد و جای هر شکری را نیز از ما دریغ می‌دارد!
اصغر نصرتی (چهره)
کلن، ۲۲ مه ۲۰۲۴
یادداشتهای یک دیوانه/خسروی
مصدق

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *