اتر برونمرزی ایرانیان ۳۱
پیش به سوی تکمیل آرشیو
تفاوت واژهی های تاتر-نمایش-نمایشنامه
در بررسی و طبقهبندی آرشیو «تاتر برونمرزی ایرانیان» متوجه کاربرد نادرست چند واٰژه در تبلیغاتی تاتری شدم که این چند سطر بدین بهانه نوشته شده است.
نکته نخست جایگاه سه واژهی تاتر (تئاتر/تیاتر/تآتر)، نمایشنامه و نمایش است.
شاید بخشی از این سوتفاهم را سال ها پیش با چاپ کتابهایی چون «بنیاد نمایش در ایران» و «نمایش در ایران» ایجاد کرده باشند. شاید هم علت در تحولات واژه ها در گذر زمان باشد.
در آن زمان سعی در درجه نخست یافتن ردپای «هنر نمایش» و اثبات وجود آن در ایران بود و اندکی هم دوری از واژهی غربی «تاتر» Theater با ساختار بونانی آن. تا اولن وجود این هنر در ایران از این گذر اثبات شود و هم تفاوت آن از نوع غربی تا حدی متمایز گردد. این تلاشها و نحقیقات در نوع خود درست، موفق و بحق بود، یحث دیگری می طلبد. اما روند هنر نمایش در عمل روز به روز به نوع غربی خود نزدیک و نزدیکتر شد و از نوع شرقی/ایرانی آن فاصله گرفت و امروزه در بهترین حالت از باقیمانده “هنر نمایش ایرانی” تنها کارکرد “اِلمان”ی آن باقی مانده و عملن به نوعی نوستالژیک-موزهای تبدیل شده است. مثلن از پردهخواتی، معرکهگیری، نقالی و حتی تخته حوضی و تعزیه، یا همه صرف بودجه دولتی، در بهترین جایگاه جشنواره برایشان باقی مانده است. چرایی این موضوع هم نیاز به بحث دیگری دارد.
حتی اگر توافقی در این موارد میان همه اهل تاتر ایرانی نباشد، باز در عمل مجبور هستیم تفاوت جدی میان هنر تاتر به معنای عام (و دانشگاهی) آن و نمایش به معنای تیلور صحنهای یک اثر و همچنین نمایشنامه که نوعی از ژانر ادبی محسوب میشود، قائل شویم. این تفاوتها در تاتر غربی هم به چشم میخورد. به همین منطور در زبان آلمانی تفاوت می گذازند میان علوم تاتری Theaterwissenschaft، نمایشنامه Theaterstück و نمایش Spiel (آنجه در صحنه نشان داده میشود.)!
پس شایسته است ما نیز در تبلیغات یا اطلاعرسانی تاتری خود، بر روی پوستر/آفیش یا بروشورهای این تفاوتها را رعایت کنیم و آنها دانسته بکار بریم.
اگر شما نمایشی روی صحنه میبرید و توسط پوستری قصد اطلاع رسانی یا تبلیغ آن را دارید، نباید مثلن بنویسید: “نمایشنامه بینوایان”! چون اولن، و چه بسا، آن اثر در شکل و شمایل نمایشنامه وجود خارجی ندارد (چون چنین نمایشنامه ای به چاپ نرسیده است و نهایتن از آن تنظیمی برای صحنه شده است.) و دومن آنچه روی صحنه میرود و شما تبلیغش را میکنید و قرار است دیگران به تماشایش بنشینند، “نمایشنامه” نیست، یلکه نمایش است. زیرا نمایش را نمایش میدهند و نه نمایشنامه را! یک نمایشنامه را میتوان خواند و یا در بهترین حالت آن را برای صحنه به شکل نمایش آماده کرد. چه بسا شماری هر نمایشنامه را درخور نمایش دادن نمیبینند!
در برخی پوستر هم بالای اسم نمایش کلمه «تیاتر/تآتر/تئاتر» را یکار میبرند که خوشبختانه از اواخر دهه ۹۰ میلادی تقریبن به کنار گذاشته شده است. این کاربرد هم بیشتر برای آگاه کردن تماشاگر بلقوه بوده که بداند این پوستر تبلیغ یک نمایش (تاتر) است و نه کالای!!! دیگر. به همین خاطر بر روی پوستر بزرگی مثلن نوشته میشد; “تیاتر سیاه یازی میارک”! یعنی تمام زحمات امثال بهرام بیضایی و ابوالقاسم جنتی عطایی یکباره به هدر میرفت. چرا که سیاه بازی که خود نوعی «نمایش سنتی» محسوب میشود و تازه از طریق آن قرار است تاریخ نمایش ایران را به اثبات برسانیم، می آید ور دل همان واژهی «تياتر» قجری ِ از غرب عاریه گرفته شده، می نشیند. حالبتر اینکه جنین خطایی از سوی کسانی رخ می دهد که پای کلاس درس بهرام بیضایی نشستهاند!
باید میان «هنر تاتر» با نمایشنامه که یکی از عوامل و وسایل هنر تاتر است و نمایش که ماحصل تلاش صحنهای این هنر است، تفاوت قائل شد و دقت بدان را در نوشتن و عمل رعایت کرد. همانطور که هنر نقاشی در بوم و رنگ خلاصه نمیشود اگرچه از وسایل اصلی آن استِ، هنر تاتر هم مساوی با نمایشنامه و نمایش نیست!
اصغر نصرتی(چهره)
۱۲ فوریه ۲۰۲۴