آرشیو تاتر برونمرزی ۲۹

تاتر برونمرزی ایرانیان ۲۹

پیش به سوی تکمیل آرشیو

مکاتبات اهل تاتر

همین ۲۵ تا ۳۰ سال پیش هنوز نامه‌نگاری یکی از متداول ترین راه تماس میان اهل تاتر بود. هنوز دنیای مجاز آنچنان رونق نیافته بود  واتس‌اپ و تلگرام جای نامه نگاری را نگرفته بودند. حتی کامپیوتر هم در همه خانه نبود یا شماری توانایی بهره گیری از آن را نداشتند. به همین خاطر بیشتر قدیمی های تاتر از راه نامه نگاری حرف دل و غیره را به دیگری می‌رساندند. البته قبلش فاکس به میان آمده بود که آن را هم بسیاری نداشتند. وقتی شماری صاحب کامپیوتر شدند، هنوز خط فارسی در رایانه وجود نداشت پس به ناچار خط «فانگلیستیک» رونق گرفت. یعنی کلام فارسی را به خط لاتین می نوشتند و پدر خواننده در می‌آمد تا بفهمد دیگری منظورش از جملات آمده چیست و تا مدتی عملن مقوله رمزخوانی بود تا فارسی خوانی. عاقبت فارسی هم در ویندوز های فارسی ساز ممکن شد. گرچه اما در چارچوب ایمیل چندان ممکن نبود. عاقبت این محدودیت ها هم توسط مایکروسافت برطرف شد و فارسی زبانها هم به دنیای رایانه‌ای بدون مشکل پیوستند. 

نگارنده همه این دوره ها را شاهد بود و در آرشیو مکاتبات از همه ی گونه نامه را جمع آوری کرده ام. البته قبل از آمدن رایانه برخی هم توانایی مالی و نیاز مبرم داشتند دستگاه فاکس را به خانه آورده بودند. اما با آمدن رایانه فاکس عملن زیره به کرمان بردن محسوب می‌شد و خیلی زود از رونق افتاد. فاکس‌های آن دوران اما کاغذهای مخصوصی داشتند که خیلی زود نوشته ها از رویشان رنگ می‌باخت و بعد از مدتی کلی باید زور می‌زدی تا بفهمی چه چیزی قبلن روی این کاغذهای پوست پیازی نوشته شده بوده است. من گرچه زود به این مشکل پی بردم و از آنها کپی گرفتم اما کیفیت آنها هرگز دیگر آن نشد که روز نخست دریافت کرده بودم.

بالاخره امروزم را از صبح تا الان وقف مرتب کردن و اسکن و عکس گرفتن از همه گونه نامه های موجود کردم. یعنی از هرچه که میان خود با دیگر اهل تاتر مکاتبه داشتم، یا میان دیگران نامه‌نگاراری شده بود، یک جا اسکن یا عکس برداری کردم. از آنجا که نوشته‌ها در برخی نامه به خاطرنوع کاغذ فاکس، رنگ باخته بودند، باید عکس‌های دقیقی می‌گرفتم و اینهاوقت بسیار گرفت. با عکاسی توانستم کمی „جان” این نوع نامه ها را نجات می‌دادم. 

در مجموع نزدیک به ۱۰۰۰ (هزار) نامه با شکل و محتوایی گلایه و انتقاد آمیز، راهنماگر و پیشنهادی، کنایه، تهدید و کناره گیری از همکاری در این آرشیو موجود است و همه حالا بر اساس نام مرتب شده اند. و اینها البته حسابشان از آنچه با عنوان «مجادله و مقابله» جمع‌آوری کرده ام، جداست. باید روز ی هم به سراغ آنها بروم.

برخی نامه ها دریافت شده واقعا خاطره انگیز هستند و هنوزهم بو و طعم خوش دوستی و یاری می‌دهند. اما اندک شماری هم با گذشت حدود سی سال از آنها غم و تاسف را همراه دارند؛ نامه هایی از بهمن فرسی با زبان ویژه‌ی کنایه تا آنچه پرویز لاک همراه با خلاقیت‌های جورواجورش در انتخاب کاغذ و خط خوش‌ش. نامه هایی از ناصر رحمانی نژاد که هنوز مرا می‌شناخت و مثل حالا „غریبانه” دهان به فحاشی نگشوده بود تا جمشید ملک‌پور از آن سوی دنیا یعنی استرالیا برایم می‌فرستاد. از ابراهیم مکی تا صادق شباویز و عزیزالله بهادری که حالا هر دو در زیر خاک سرد خوابیده‌اند. حتی یادداشتهای کوچک منوچهر رادین و نفرین‌های مداوم کیوان بهادری! همه همه در این آرشیو مکاتبات مرتب شدند. حالا یک بخش از آرشیو تاتر برونمرزی هم سروصورت مرتب به خود گرفت و در زونکن ویژه ای قرار گرفتند تا روز جهانی تاتر در معرض تماشای عمومی قرار گیرد.

اصغر نصرتی (چهره)

۵ نوامبر ۲۰۲۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.