پروژهی ناخواسته!!!
در حاشیهی برگزاری نمایشگاه تاتر در هامبورگ
امید خادمصبا
از زمانیكه «آگوستو بوآل» Augusto Boal در برزیل هنر بازیگری را برای روشنگری مردم از روی صحنههای تاترهای بزرگ كه در آنها تنها قشر معدودی از مردم (آنهاییكه توان پرداخت بلیطهای گرانقیمت تاتر را داشتند) برای تماشا میآمدند، به میان مردم عادی به خیابانها آورد و در واقع تاترهای خیابانی را مرسوم كرد، تا كنون گروههای تاتری زیادی دنبالهروی افكار و ایدههای وی بوده و هستند.
در اغلبِ اینگونه تاترهای خیابانی تماشاچیان بهطور فعال در اجرای تاتر سهیم بوده و خود جزیی، گاه خودآگاه و گاهی ناآگاه، از نمایشنامه هستند.
بازیگران اصلی اینگونه نمایشنامهها از قبل خود را برای اجرای این شرایطِ غیرعادی آماده میسازند. آنها باید در تمام طول تمرینات تقریبا تمام امكاناتِ برخورد تماشاچیان را كه خود در واقع بازیگران این تاتر هستند، بررسی كرده و امكان بازی مقابلش را هم در نظر گرفتهباشند.
مسایل روزمرهیی مانند گرانی؛ كمبود مسكن، نان، بهداشت؛ بیسوادی؛ نژادپرستی و غیره … موضوعهای اینگونه نمایشنامهها را رقم میزنند.
هدف از ایجاد این فرم از نمایشنامهنویسی و هنر اجرایی آن به تعمق واداشتن تماشاچیان به مسایل روزمره و روشنگری آنان از طریق ایجاد شرایط مختلف برایشان كه خود بازیگرانی هستند كه این شرایط را با پوست و گوشت و استخوان خود در مراحل مختلفِ اجرای نمایش لمس میكنند، است.
اینگونه تاترها در سیر تكاملی خود شیوههای اجرایی گوناگون و منحصر به خود را پیداكرده اند. به طور مثال میتوان از تاترهایی نامبرد كه به صورت نمایشگاه برگزار میشوند. بدین ترتیب كه تمام فضای صحنهی تاتر تبدیل به مراحل مختلف زندگی یك فرد میشود و بازدیدكنندگان با گذاشتن خود به جای فرد مزبور میتوانند در مراحل مختلف روند زندگی او سهیم شوند و شرایط زندگی او را با پوست و گوشت و استخوان خود احساس كنند و بعد در مورد او به قضاوت بنشینند.
غرض از نوشتن این پیشدرآمد اشاره به برگزاری یكی از چنین نمایشگاههاست كه به تازگی در هامبورگ برگزار خواهد شد. این نمایشگاه كه قبلا در بروكسل، رُم، پاریس و فرانكفورت با موفقیت برگزار شده است، قرار است كه از هشتم تا نوزدهم نوامبر در هامبورگ تكرار شود. موضوعِ اصلی این نمایشگاه پناهندگی است و از همان آغاز به بررسی علل {فرار} فرد از جامعهی زادگاهش و در نهایت پناهنده شدن او در كشوری بیگانه و مشكلات ناشی از پناهندگی در كشورهای پناهدهنده میپردازد. این بدان معناست كه بازدید كننده در آغاز با سرنوشت ده پناهنده تا حدودی آشنا شده و اجازهی آن را دارد كه یكی از این هویتها را برای بازی خود انتخاب كرده و خودش را آمادهی سفری سازد كه پناهندهی مزبور آن سفر را از سر گذرانده و تجربه كرده است. بازدیدكننده در اولین مرحلهی نمایشگاه با شرایط مملكت پناهنده به طور كلی آشنا شده و در واقع آن شرایط نامطلوب و ناخواستهیی را كه وی را وادار به ترك زادگاهش میكند، به طور نمایشی تجربه میكند. مثلا چگونه به او توهین میشود، به زندان میافتد و تمام هویت و شخصیتش زیر سوآل قرارمیگیرد.
در مرحلهی بعدی با قاچاقچیان آشنامیشود؛ آنهاییكه در قبال پول او را به سرزمینی دیگر راهنمایی میكنند و با آنها طرح فرار را برنامهریزی میكنند. مرحلهی بعد …
هدف این نمایشگاه آشناكردن مردم با شرایط نامطلوب و ناخواستهی حاكم در كشورهای مستبد و همچنین روشنگری آنها در زمینهی قوانین سخت پناهندگی در كشورهای پناهندهپذیر و همچنین اندیشیدن به این سوآل است كه چگونه میتوان مهمان از قبل {ناخواسته}یی را {دعوت} كرد!
دوم نوامبر ۱۹۹۹