صحنه کوچک فرایبورگ

معرفی چهرهها

«صحنهی كوچك فرایبورگ»

اصغر نصرتی

 کتاب نمایش در نظر دارد از این پس در هر شماره‌ی خود یكی از گروه‌های تاتری و یا كارگردان‌های ایرانی را در خارج از كشور فعال هستند، معرفی كند. امید است با این معرفی فعالین تاتری از حال و روز و توانایی‌ها و نیازمندی‌های یكدیگر باخبر شوند و موجبات فعالیت بیشتر و بهتر آنها را ایجاد كند.

سعید مولا

{‌صحنه‌ی كوچك فرایبورگ} همانطور كه از نامش پیداست، گروه تاتری مستقلِ كوچكی در شهر فرایبورگ است كه از سال 1993 به همت سعید مولا و با همكاری و همراهی خانم {‌اوتا كیرشكووسكی‌} Uta Kirchkowski تاسیس شده است. این گروه سعی كرده همواره با توجه به نیازمندیهای نمایشنامه‌های مورد تمرین از بازیگران حرفه‌یی بهره گیرد.

سعید مولا، بنیانگذار گروه {‌صحنه‌ی كوچك فرایبورگ}، متولد تهران، فارغ‌التحصیل در رشته‌ی بالت و رقص كلاسیك روسی و فولكلور است. وی همچنین رشته‌ی كارگردانی و فیلمنامه‌نویسی را در مركز سینمای جوان (‌وابسته به وزارت فرهنگ و هنر سابق‌) به پایان رسانده است. وی از سال 1980 در آلمان به سر میبرد. وی در ابتدا فعالیتهای هنری خویش را با گروههای آزاد و دولتی مختلف در شهر فرایبورگ از سال 1980 آغاز كرد و از این طریق تجربه‌های بسیاری اندوخت كه بعدها توانست با چنین سرمایه‌یی فعالیت مستقل تاتری خویش را ادامه دهد. این تجربه‌ها بیشتر در عرصه‌ی رقص و تاتر موزیكال بود. در همین سالها بود كه وی نوشتن نخستین نمایشنامه‌ی خود را با نام {‌كاسپر}‌ تجربه كرد.

بنیانگذاری گروه {‌صحنه‌ی‌كوچك فرایبورگ} این امكان عملی را برای سعید مولا ایجاد كرد كه ضمن تجربه‌اندوزی در عرصه‌ی كارگردانی راه مستقل تاتری خویش را در این زمینه انتخاب كند. از این پس بیشتر كارهای انتخاب شده برای اجرا در گروه را وی كارگردانی كرد و توانست به كمك دراماتورگ خود خانم {‌اوتا كیرشكووسكی} به كار خود غنا بخشد.

این گروه توانسته است تا كنون نمایشنامه‌هایی چون {‌”‌یادبود‌” یا “‌سالگشت‌”} Jubilنum‌ از جورج تابوری، “‌پرتره‌ی یك سیاره‌” نوشته‌ی دورنمات، {‌رابطه‌ی آزاد زناشویی‌} اثر داریو فو و فرانكا رامه، “‌چكاوك بود‌” از ایفراهیم كیشون، {‌نوكر لال‌} از هارولد پینتر و نمایشنامه‌ی موفق {‌مردانِ چاقِ دامن كوتاه‌} از نیكی سیلور را تا كنون به روی صحنه آورده است. گروه همچنان در نظر دارد كه نمایشنامه‌ی “‌از زندگی حشرات‌” اثر كارل چاپك را برای صحنه آماده كند.

 

سعید مولا در صحنه ای از نمایش با کاروان سوخته،          عکس از اختر قاسمی

آخرین نمایشی كه گروه در سال جاری (‌مارس 1999) به روی صحنه برد {‌كلفَتها‌} اثر ژان ژنه بود كه توجه بسیاری از تماشاگرانِ شهر فرایبورگ را به خود جلب كرد. بی‌مناسبت نخواهد بود كه این نوشته را با نقدی از {‌لودویگ آمان‌}، در باره‌ی آخرین تلاش كارگردانی سعید مولا، به نقل از روزنامه‌ی محلی شهر فرایبورگ، به پایان برسانیم. منتقد ضمن اشاره به ویژگیهای نمایشنامه‌های ژانه ژنه، به ویژه نخستین نمایشنامه‌ی وی كلفتها، به سبك و سیاق سعید مولا اشاره دارد و موفقیت وی را در این كار مورد توجه قرار‌داده است. در این نقد از جمله آمده است:

“‌نخستین اجرای كلفتها كه نخستین نمایشنامه‌ی یك بزهكار ـ ژان ژنه ـ است، پنجاه سال پیش صورت گرفت. گرچه این اجرا با اعتراضات فراوانی رو‌به‌رو شد، با اینهمه ژنه یك سال پیش از مرگش در جایگاه درامنویسان “‌كلاسیك‌”‌های مدرن جای گرفت.

گذشتِ اینهمه سال از نگارش این نمایشنامه، اجرای آن را آسانتر نكرده است؛ نمایشنامه‌یی با تحركی اندك و در عین حال سرشار از بازی بی‌پایانِ دوگانه. دوگانگی در به‌تصویر‌كشاندن فرادستان و فرودستانِ زندگی.”‌خانم‌” خانه و كلفتها. یك بازی‌در‌بازی فشرده در شبی كوتاه و”‌تب‌دار‌”!

از همین دیدگاه اجرای این نمایشنامه به كارگردانی سعید مولا، توسط گروه صحنه‌ی كوچك فرایبورگ، قابل توجه است. زیرا كارگردان به خوبی فضای اصلی نمایشنامه‌را شناخته است؛ اجرایی مختص و صاحب سب 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *