در جستجوی یك واژه ی مناسب؟!
اصغر نصرتی
اول
از عمر مقالهی اسطورهی سیزیفِ آلبركامو نزدیك به نیمقرن میگذرد. كامو بدون آنكه نظری به شیوه یا سبك ادبی خاصی داشته باشد، زندگی آدمی را در دوران حیات خویش بهسان زندگی سیزیف دانست و اگرچه سیزیف را قهرمان توصیف كرد، اما زندگی سیزیفوار را پوچ (اَبزورد) دانست.
مارتین اسلین در پی كشف برخی از وجوه اشتراك در نزد نویسندگانی چون یونسكو و بكت در مطلبی در سال 1961 عنوان تاتر آبسورد (اَبزورد) را برای این نوع كارهای نمایشی انتخاب كرد. از آن پس واژهی آبسورد یا ابزورد در سراسر اروپا بر این نوع كارها اطلاق شد و تا كنون نیز این واژه به عمر خود ادامه داده است.
هیاهویی كه در پیرامون این نوع كارها برپا شد، نویسندگانِ آنها را به موضعگیری و اظهار عقیده كشاند. خود یونسكو و بكت نیز همواره از نهادنِ نام ابزورد بر كارهایشان ناراضی بوده اند.
اما هنوز واژهی مناسبی بر قامت این سبك در اروپا پیدا نشده بود كه خیلی راحت، تا حدی هم به درستی، در فارسی به “پوچی” ترجمه شد.
به نظر من با تكرار خود واژهی آبسورد یا ابزورد و اجتناب از بهكاربردن واژههایی چون پوچ یا عبثنما و غیره نیز كاری از پیش نمیرود، چون خود واژهی اروپایی آن (ابزورد ) از ریشه و پایه اشتباه است.
اكنون كه محدوهی معنایی و كلامی این سبك آشكارتر شده و ناكافی و ناقص بودن واژهی اروپایی و ترجمهی فارسی آن هم معلوم شده است، آیا وقت آن نیست كه در پی یك واژهی مناسب باشیم؟
دوم
آنچه كه تا كنون در ایران با نام و به بهانهی تاتر ابزورد نوشته شده است از جوانب مختلف میتواند مورد دقت و بررسی قرار گیرد. اما متاسفانه كسی تا كنون كاری در این رابطه انجام نداده است. و حتی در بررسی ادبیات نمایشی ما هیچ اشارهیی نیز در جهت شناخت ابزوردنویسان وطنی انجام نگرفته است. با گذشت بیش از سی سال از تلاش كسانی كه آگاهانه یا ناآگاهانه به سبك و سیاق ابزوردنویسان جهان نمایشنامه نوشتند، هنوز هیچگونه جمعبندی یا حتی بررسی كلی بر این نوع كارها نشده است.
نویسندگانی چون بهمن فُرسی، ابراهیم مكی، عباس نعلبندیان و … نه تنها به ادبیات نمایشی ما در طول سالها با تلاش خود غنا بخشیده اند، بلكه شیوه وسبكی را پیگرفتند كه در نوع خود تازه بود و چشمانداز دیگری را به روی علاقمندان ادبیات نمایشی گشود. وقت آن رسیده است كه اهل پژوهش با دیدی همه جانبه به آثار ابزوردنویسان وطنی ارزش نمایشی و ادبی این آثار را بررسی كنند.
اهل تحقیق هنوز چنین كاری را مدیون این نویسندگان و تاتر ایرانی هستند!