جشنواره هاي تاتري آغاز ميشوند!
اصغر نصرتی
فصل جشنوارههاي تإتر ايراني در واقع امسال با برگزاري «ماه تاتر در برلين» آغاز شد و سپس برگزاري فستيوال سوئـد در آغاز ماه سپتامبر، جشنواره هامبورگ در نيمه ماه اكتبر و عاقبت فستيوال كُلن در بيستم ماه نوامبر ادامهدهندگان اين فصل تاتري و كامل كنندگان آن خواهند بود.
فعاليت تإتري در خارج از كشور چند سالي است كه شتاب چشمگيري به خود گرفته است. بيشك اين گسترش يش از همه متاثر از امكاناتي است كه فستيوالهاي تاتر ايرانيان مهيا كردهاند. در اين همايشهاي تاتري كه با فستيوال كُلن و بعد جشنواره تاتر هامبورگ و … ادامه يافت، اين اميد را در دل بسياري ايجاد كرده است كه شايد عاقبت اين همايش/ها نتيجه ببخشد و تإـاتر ايرانيان با امكانات و چشم اندازي بهتر رو به يك گسترش كيفي پيش رود.
اكنون اين سنت پسنديده يعني برپايي همايشهاي تاتري توسعه يافته و در برلين به كوشش گروه تاتر گوهر نيز به شكل و كيفيت ديگري خود را با عنوان ”ماه تاتر” در برلين عرضه داشت كه اميدواريم در سال هاي بعد نه تنها كار دوستان برلين ادامه يابد، بلكه هر چه با شكوهتر و غنيتر برگزار شود. همايشهاي تاتري خيلي زود از گسترهٍ مرزهاي جغرافيايي آلمان بيرون رفت و قرار است كه به زودي نخستين جشنواره تاتر ايراني در سوئد نيز برگزار شود. و چه بهتر از اين!
ادامه و توسعه ئنين جشنوارههايي بيشك به رشد كمي تاتر ايرانيان خواهد انجاميد و چنانچه از تدابير درستي بهره گيرد و متكي به همهٍ امكانات اجرايي و نظري تاتر معاصر اروپا و ُسنتهاي تاتر بومي خود گردد، ميتواند در زماني نه چندان دير به رُشد كيفي نيز منجر شود.
از سوي ديگر در پي چنين ديدارهايي هنرمندان تاتر فرصت و بهانهاي بدست ميآورند كه از حال و كار و سطح تجربه و دانش همديگر مطلع شوند، كاري كه با توجه به امكانات تك تك آنان در حيطه توانايي آنها نيست. از همين روي نه تنها بايستي اين ديدارهاي سالانه را ثاس بداريم، بلكه در چنين ديداري نهايت فرصت را براي بهره گيري عاطفي و كاري غنيمت شمريم. چرا كه فرصت و عمري جاودانه نداريم.
فستيوالها و جشنوارهها بايستي به عيد ما تاتريها تبديل شوند.
اما آنچه كه در ارتباط با اين نوع همايشها ميتواند ضامن رُشد كيفي تاتر ما نيز شود، همانا در درجه اول نحوهٍ راهبري و برنامهريزي آنهاست. براي ارتقاء بيشتر و بهتر كار بايستي نگرشي آزادمنشانه و بدون غرض و دستهبندي داشت و از برخي بيماري ها كه عاقبت به مافياي تاتري منجر ميشود، پرهيز كرد. عرصهٍ زندگي وسيع است، تنها بايد دلها را وسعت بخشيد. هيچكس جاي ديگري را نخواهد گرفت. چرا كه هركس در منيت خود يگانه است و همين يگانگي ضرورت همنشيني ما را طلب ميكند.
بايستي معيار و اصولي را براي دعوت از گروهها تعيين كنيم و آن را به كٌوش علاقمندان شركت/كننده در جشنواره/ها برسانيم تا هر كس وظايف و اختيارت خود را در اين ميدان عرضه و تقاضاي هنري بداند. بايد از امور تعريف نشده/اي كه هر لحظه بتواند به راي خود تعبير و تفسير شود، اجتناب كنيم. به همين دليل تنها كافي/نيست كه شرايط خود را تعيين و بيان كنيم، بلكه لازم است كه خدمات متقابل را نيز در فهرست فراخوان/هاي خود بكٌنجانيم.و اين شيوه/اي/ است كه بسياري از جشنواره/هاي جهاني آن را رعايت مي/كنند.
به همين دليل مديران فستيوال/ها ميتوانند از پيش شرايط پذيرش، خدمات عرضه شده و مقررات داخلي فستيوال خود را واضح و روشن از همان نخستين گام در فراخوان يا دعوتنامههاي ارسالي تعيين و بيان كنند. وگرنه باز مانند گذشته انبوهي از سوءتفاهمها و گرفتاريها و درگيريها پيش خواهد آمد كه هيچكدامشان ضرورتهاي كار تاتر نيستند.
دوستان تازه كار ما در امر برگزاري جشنواره نيز نه تنها بايستي از حوادث تلخ ديگران درس گيرند، بلكه آن را تبديل به خميرمايه كار و برنامهريزي خود سازند تا اينهمه تلاش و رنج تاترورزان به عبث نگرايد! كتاب نمايش موفقيت و گسترش كار همه اين جشنوارههاي موجود را آرزومند و در انتظار برگزاري هرچه باشكوهتر آنها است.