تاتر ایرانیان در امریکا
۱- واشینگتن
در شماره‌ی۲۴ «آرشیو تاتر برونمرزی ایرانیان» به طور کلی و اشاره‌وار در باره‌ی تاتر ایرانیان امریکا نوشتم. اما بنا به دینی که به لطف و اعتمادی دوستان تاتری آن کشور دارم، وظیفه‌ی خود می دانم پیش از آنکه نقاب مرگ و فراموشی بر هستی خویش برکشم، با کمی مکث و دقت بیشتر در باره‌ی تلاش این تلاش‌ورزان مبسوط‌تر بنویسم. پس چند نوشتار آینده و جداگانه‌ی خود را به مهمترین مراکز تاتر ایرانیان امریکا خواهم پرداخت.
به طول اجمالی سه منطقه مهم تاتر ایرانی در امریکا را ۱- واشینگتن دی سی و اطرافش، ۲- لس‌انجلس و اطرافش و ۳- سانفرانسیسکو-برکلی و اطرافش دانست. تلاش من هم در این سه نوشته تمرکز بر روی همین سه منطقه خواهد بود. چرا که اسناد و دیدار من نیز ماحصل همین مناطق است. مگر اینکه در آینده اسناد بیشتری بیابم و گفته‌های خود را تکمیل‌تر کنم.
دو نمایش بروشور
گداعلی/شکیبی
خشکسالی و دروغ
همانطور که در شماره پیشین نیز اشاره کردم، اطلاعات با ارزش من قبل از هرچیز مدیون همیاری آقای تقی مختار و همسر مهربانشان خانم شهره عاصمی و شاهین شکیبی است و همه‌ی گفتار این شماره نیز مدیون وجود این عزیزان.
شاهین شکیبی را من در پنجمین (؟) فستیوال تاتر لندن برای نخستین بار با نمایش »گفتگوی شبانه» اثر دورنمات دیدم و بعد از آن در تماس نیم بند مجازی ماندیم تا اینکه در شهر واشینگتن ملاقاتی حضوری صورت گرفت و در دردودل‌های حضوری جمعی و جداگانه ممکن شد و از این راه بیشتر با شخصیت و سبک و سیاق فکری ایشان آشنا شدم. در آنجا هم به غیر اسناد شخصی و اندک مواد دیگر گروه ها تلاش وافر کرد تا برخی دوستان تاتری در لس آنجلس را، به نحوی، به من وصل کند که بخشی عملی شد و این کمک بزرگی بود.
سیاه بازی/شکیبی
متاسفانه فرصت بیشتری پیش نیامد تا مصاحبه‌ای با وی انجام دهم اما آنگونه که از اسناد و اشارات وی برمی‌آید، شکیبی در اتریش با «مسعود رهنما» نمایش «حاجی فیروز» کار کرده و زمانی به لس آنجلس رفته اما بعد دوباره به واشینگتن برگشته است.
آنگونه که اسناد به ما می‌گوید شکیبی به همه ژانرهای هنری سرک کشیده و در هر کدام نمایشی را به روی صحنه برده؛ از گدا علی و حاجی فیروز تا «گفتگوی شبانه» و «کثافت». در همین فرصت ضمن سپاسگزاری برایش آرزوی سلامتی و تداوم کار دارم.
پروای سودا/مختار
شهره عاصمی یا دقیق‌تر گفته باشم «شهره عسگری» از یک سو همسر تقی مختار است و از دیگر سو فارغ‌التحصیل دانشکده‌ی هنرهای زیبا. این دو سرمایه وی با خلاقیت شخصی‌اشت به وی کمک کرده که تا به طور مفید و جدی در صحنه تاتر بماند. وی از دوران دانشجویی، از تالار مولوی تا لندن و واشینگتن از دیروز تا امروز هرگز صحنه ‌ی تاتر را ترک نکرده است.
خانم عاصمی زمانی در انگلیس بوده و در همانجا به کار نمایش و تدریس پرداخته و بعد که دیگر به امریکا/واشینگتن می‌آید، در کنار همسرش کار نمایش را با دیگران ادامه می‌دهد. خانم عاصمی مقداری عکس و اسناد تاتری در اختیارم گذاشتند، اما فرصت گفتگوی فردی ممکن نشد و باید به همان حرفهای جمعی اکتفا می‌کردم. امیدوارم روزی از راه مجازی بتوانیم گفتگویی مفصل با هم داشته باشیم. وی از بانیان «گروه تاتر شهر» است.وی هم به بازی و هم به کارگردانی تاتر مشغول است. از نمونه کارهای کارگردانی وی می توان از «عشق آباد» اثر «میرباقری» و «یک دقیقه سکوت» از «محمد یعقوبی» و از نمونه کارهای بازیگری هم به «دخترک و مرگ» اثر «آرین دورفمن» اشاره کرد.
اما تقی مختار در این سفر برای من نقش ویژه‌ای داشت. نه به خاطر اینکه لطف کرد و مرا یاری کرد تا کارهای آرشیو را بهتر سامان ببخشم، بلکه مهم‌تر اینکه اسناد تاتریی را در اختیار من گذاشت که مربوط به کار دیگران بود همانهایی که چندان وقت و حوصله برای آرشیو تاتر برونمرزی ندارند. از این روی نقش او برای من نه یک تاتری، بلکه یک منبع مهم تاتری بود.
تقی مختار در درجه اول یک روزنامه نگار با سابقه است. در درجه ی دوم یک منتقد فیلم و تاتر و در درجه سوم سالها سردبیر مجله‌های مختلف. تازه اگر بازیگری او را در سینما در نظر نگیریم که بسیار از آن باخبرند باید بر یک نقش مهم دیگر او تاکید ورزید که از چشم بسیاری پنهان مانده است. تقی مختار همچنین در عرصه‌ی تاتر نیز چندین نمایش را کارگردانی کرده است. وی همچنین چند سالی ست که به پژوهش در زمینه‌ی‌ روزنامه نگاری برونمرزی مشغول است. بدین منظور هم اسناد مربوطه را جمع‌آوری می‌کند و مصاحبه و سفر ترتیب می دهد تا روزی نتیجه‌ی کارش را به بازار فرهنگ عرضه کند. از دیگر سو نباید فراموش کنیم که تقی مختار با انتشار مجله‌ی«ایرانیان» نه تنها سالها کار روزنامه‌نگاری در خارج از کشور ادامه داده است، بلکه این مجله را خود به یکی از منابع مهم تاتر ایرانیان در امریکا و تبلیغ این نوع هنر بدل کرده است. در حال حاضر آقای تقی مختار از دوران بازنشستگی لذت می‌برد و تنها به تحقیق مشغول است.
بنگاه تئاترال/مختار
اما با ارزش‌ترین گنجینه‌ی تقی مختار برای من که آنهم از چشم بسیاری پنهان مانده است، یادداشت‌های وی ارتباط با تاتر برونمرزی ایرانیان و همچنین بریده جراید تاتری است که از چندین و چند سال پیش (؟) به جمع‌آوری آن مشغول بوده است. از همه مهم‌تر اینکه همه‌ی این یادداشت‌ها را با مهر تمام و یکباره در اختیار من قرار دادند. راستش را بخواهید من نمی‌دانم تا چه حد این یادداشت‌ها که نکات آن برای ذهن نویسنده‌اش امری روشن بوده، می‌تواند برای من هم به همان میزان روشن یا به عبارتی قابل استفاده باشد؟ اما با نگاهی گذرا که من بدان‌ها کردم دانستم که این یادداشتها می‌تواند سرنخ‌هایی مهمی برای تدوین اجراشناسی، گروه‌شناسی و همچنین نام‌شناسی تاتر برونمرزی ایرانیان باشد و بی‌شک برای تحقیق بیشتر نگارنده در تدوین «تاریخ نمایش برونمرزی ایرانیان» وسیله و منبع مفیدی بخواهد بود. اما ارزش واقعی این یادداشت‌ها در مرحله‌ی نخست نه جنبه‌ی کاربردی آنها بلکه اعتماد‌ی‌ست که آقای مختار به من پیداکردند و آنها را به من سپردند. چیزی که در این روزگار سخت کم‌یاب است پس بسیار ارزشمند.
پروای سودا
شهره عاصمی
عشق آباد/شهره عاصمی
دوستان واشینگتن
در خاتمه به یک نکته ی مهم هم اشاره کنم؛ بی‌شک به غیر این افراد نامبرده در این نوشته کسان بیشتری در تاتر واشینگتن دی سی بودند و هستند که در این اینجا از انها نامی نبردم. دلیل آن بیشتر ناشی از کمبود اطلاعات من است و در درجه‌ی دوم نبود آن دوستانی که قرار بود در نشست آن روز باشند. پس پوزش من همراه این نوشتار و بشارت اینکه این دفتر هنوز باز است و تنها آغازی. پس اگر کسی از دوستان مایل بود آرشیو ما غنی‌تر باشد، محبت کرده برایم اسناد خود را ارسال کند. پس با سپاس مجدد از دوستانی که نامشان در بالا ذکر شد و با آرزوی ارسال اسناد تاتری بیشتر توسط دیگر دوستان، این نوشتار را به پایان می‌رسانم.
اصغر نصرتی (چهره)
کلن ۲۳ نوامبر ۲۰۲۲