پیام روز جهانی تاتر ۲۰۰۴
فاتیمه ال اسلو؛ نمایشنامه نویس مصری
برگردان: اصغر نصرتی
تآتر مادر همهی هنرهاست. حقیقتی که کسی آن را انکار نکرده است. اینچنین است که من این متن را به تآتر تقدیم میکنم.
من همواره باور داشتم که ویژگی درامنویسان از انسانیت آنها سرچشمه میگیرد. پیام آنها یاور انسانها ست تا خود را درون رشد دهند و از انجماد و سرکوب رهایی بخشند. تا اینچنین ارزش خویش را لمس کنند. اما این تکالیف در صورتی عادلانه خواهد بود، در صورتی میوانند بر انسان ها تاثيرگذار باشند که بر وسیلهی و سبک خویش مسلط باشند. وگرنه پیام آنها بر گذر باد نوشته شده است، بدون نشانی، بدون آنکه هدف را نشان کرده باشد. مانند هر اثر هنری که انسانیت، پرداخت هنری والا و اصالت در هم تنیده باشند و اینچنین پیام را انتقال میدهند. اگرچه نادرست خواهد بود که باور کنیم که یکی از این عناصر بردیگری برتری دارند.
تاتر هنریست کامل که نیازی به مواد اضافی دیگر ندارد، برخی اینجا چنین میگویند. دیالوگهای آن بایستی قوی، دقیق و شامل چرندیات باشد. به همین خاطر گفته میشود که حضور زن برای تآتر امری بیگانه است، زیرا زن نمیتواند از خود جدا شود و بر حسب این نمیتواند بیانگر بیطرفی باشد. اینطور میگند. اما رد میکنم: زن که میتواند 9 ماه زندگی تازهای را در تن خود حمل کند، همینطور تواناست نقشی را در روی صحنه جان بخشد. به یک شرط: او باید یک نمایشنامهنویس واقعی باشد.
خوشبختانه تآتر مدرن خود را از قید تآتر سنتی رهایی بخشیده، به عنوان نتیجهی مراحل مختلف مدرن گرایی ارتقا یافته است. این امر با پیراندلو، برنارد شاو، برشت و خیلیهای دیگر آغاز گشت. برآیند تاتر معناباختگی (ابزورد)، تاتر منفی تا همینطور تآتر تجربی، پیشرو (آوانگارد). امروز دیگر اندک نویسندگانی یافت میشوند که بتوان آنها را در بخش ـاتر سنتی جای داد.
برای نخستین نمایشنامهام (زنان بدون صورتکها) من تصمیم برای شکلی از درام گرفتم که ما در بسیاری از آثار مدرن نمونهی آن را دیدهایم. با آن آشنا هستیم؛ «نمایش در نمایش»! در ابتدای نمایشنامهی زنان بدون صورتک ها فریاد و پرسشی قرار دارد که من آن را پر از کلمه احساس میکردم، چیزی که یک دهه، آری، یک قرن قدمت داشتند. اکنون زمان آن فرا رسیده بود …. ، و من از درون خویش کلمات را آزاد سازم و در زندگی رهایشان کنم؟ کلمهی من! احساس من … دوران کودکیام … کودک من! من این صدا را میشنوم ـ چنان دور هم شکایتی، هر … هر صدایی که در هم شکسته و پَست است. پژواک آن باقی مانده، نسل در نسل. مانند گذر تاریخ انسان از میان تعقیب و بردگی دشوار بر وجدان سنگینی میکند.
من اجتناب میکنم، برای مدتها، که بر روی کاغذ چیزی را بیاورم که از عمق روح من سرچشمه نگرفته باشد. حتی نه یک سطر، که در آن حقیقت را در بارهی زنان و قدرت آنها نگفته باشم و از او خواهش کردم که مرا یاری کند، زنان بسیاری را در مقابل چشم من قرار دهد، که زندگی آنها را مطرح میکنم، تا بدانها نزدیکتر شوم و صدای آنها گردم.
اینطور میتوان بدون مشکل در مقابل یکدیگر ظاهر شویم و خود را از پوسیدگی، لایههای آن که به مرور زمان در ما جای گرفتهاند، … و فریاد بکشیم علیه همهی ناملایمات و وقایع که مانع شده اند تا نیروی قوت انسانی خود را تجربه کنیم.
من گمان میکنم تآتر آن نوریست که راه بشریت را روشن میکند. نوری که اتصال طبیعی میان ما و تماشاگر را ایجاد میکن، تا در آن توانا در گفتگو باشیم در باره متن نوشته و یا از طریق نمایش (بازی ) بر روی صحنه باشیم.
***
در بارهی نویسنده:
- Fathia El Assal has written 120 dramatic works for radio (First play: 1957), 57 prime time serials for television, and 6 plays, all of which were produced in important Egyptian theatres. (First play: “The Seesaw”, 1969). Many of these expressed themes revolving around social, religious and political problems regarding Egyptian society in general, and women in particular. One such work, “The Dumb Woman” was playing in Cairo in 2003.Fathia El Assal has written a very frank and audacious autobiography (in 4 volumes), entitled “The Womb of Life”, in which she refers not only to her own hardships as a girl and a woman, but to the plight of women in general in her country from 1943 to this day.
Relevant biographical information:
After having been taken from school at the early age of ten, she suffered the fate of many young girls and women in the very conservative Egyptian society of the time (excision, early marriage). Married to writer and political activist Abdallah El Touhi, Fathia El Assal received his encouragement and support to continue her education. Both her talent as a writer and her determined struggle to improve the treatment of other women in her country led her quickly to literary and social prominence.Imprisoned in 1982 because she had espoused her husband’s political commitments, she wrote a play entitled: “Prison for Women”. This received national acclaim, and is now being used all over the country in radio and television programmes as a reference.
Distinctions and honours:
Fathia el ASSAL is President of the Association of Egyptian female-writers.
She is also President of the Women’s Progressive Union and a Member
- https://www.world-theatre-day.org/fathia_elassal.htmlof the Board of the Union of Egyptian female cinematographers.