اصغر نصرتي
ديدار با نصرت كريمي و صورتكهاي سخنگويش!
نصرت كريمي هنرمند سرشناس تآتر و سينماي ايران به دعوت اتحاديهي سراسري ايرانيان در سوئد چند صباحي را در اروپا بهسر برد. در مدت اقامت وي در اروپا فرصتي بهدستآمد كه علاقمندان در برنامههايي كه به مناسبت او تدارك ديده ميشد, با وي و آثارش از نزديك آشنا شوند. گزارش كوتاهي كه در زير ميآيد, در بارهي يكي از اين ديدارهاست كه روز جمعه 23 ژوئن در شهر كلن در خانهي جهانيان Allerweltshaus برگزارشد!
مقدمه
آنطور كه خود نصرت كريمي در زندگينامهي خويش ذكرميكند, در سه دورهي متفاوت بهطور مستقيم يا غيرمستقيم در ايران فعاليتهاي هنري داشته و اين فعاليتها را در سه عرصه از هم متمايز ميكند.
نصرت كريمي با كار تآتر به عرصهي هنر پيوست. سالها پيش در نخستين گروههاي تآتري تهران فعاليتكرد و از پايهگذارانِ تآتر جدي ايران, همچون نوشين, درسِ تآتر آموخت. اين سالها كه از 1320 تا پيش از كودتا را در برميگيرد, نخستين بخشِ زندگيِ هنري وي محسوب ميشود و در اين دوره بازيگري و صورتگري دو كارِ اصلي وي بوده است.
دورهي دوم در واقع پس از تحصيل در كشور چكسلواكيِ سابق آغازميشود. تحصيل در عرصهي تآتر عروسكي و نقاشيهاي متحرك, انيميشن, وي را در ابتدا غير مستقيم و سپس مستقيم بهسوي سينما سوقميدهد. در اين دوره ديگر از تآتر خبري نيست و وي ساختنِ فيلمهاي عروسكي و فعاليتهاي سينمايي را به موازات هم پيشميبرد. او اين دوره را به لحاظ تاريخي تا پيش از وقوع انقلاب 57 و به روي كار آمدن حكومت جمهوري اسلامي مشخص ميكند. در اين سالها وي توانست حداقل 20 فيلم عروسكي و پنج فيلم سينمايي و دو سريالِ تلويزيوني بسازد. در ميان كارهاي وي, فيلمِ عروسكيِ زندگي و فيلم سينمايي درشكهچي توجه اهلِ تميز را بسيار به خود جلبكرد و فيلم محلل (۱) نيز توانست هياهوي بسياري بهپاكند.
اين سالها همچنين پربارترين سالهاي فعاليت وي محسوب ميشوند. نصرت كريمي از يكسو در كار عمليِ سينما بهعنوانِ كارگردان, بازيگر, صورتگر, مشاورِ هنري و دوبلور تلاش ميورزد و از سوي ديگر به آموزشهاي نسلي ميپردازد كه بعدها سرمايهي هنري ما ميشوند. كار مطبوعاتي در فصلنامهي ستاره سينما, تدريس در دانشكدهي هنرهاي دراماتيك و آموزشِ كارهاي عروسكي بههمراه ساختنِ آنها در وزارت فرهنگوهنر.در ميان كارهاي هنري نصرت كريمي فيلم محلل از جايگاه خاصي برخوردار است. چرا كه اين فيلم مورد اعتراض و انتقاد و تحليل بسياري قرار گرفت.
ساختن فيلم محلل, آنهم پس از اكران فيلم درشكهچي كه نصرت كريمي را بهعنوان يك كارگردان تازهنفس و متفكر معرفي ميكرد, سروصداي بسياري را برانگيخت. اهل نقد و بررسي فيلم درشكهچي را “اثري فكرشده و قابل تعمق” دانستند كه “به لحاظ موضوع (مبارزه با تعصب), كارگرداني, بازيگري, فيلمبرداري و موسيقي ساختمانِ محكمي” داشت. اما فيلم محلل نتوانست انتظاري را كه خواص از كريمي داشتند برآورد و كمي هم به موفقيتِ كسبشدهي او لطمهزد, چرا كه وي را متهم به آلودگيهاي سينماي تجاري كردند.
سومين دورهي زندگيِ هنريِ نصرت كريمي با آزادي وي از زندانهاي جمهوري اسلامي آغازميشود كه متاسفانه با محدوديتهاي بسيار و اذيت و آزار فراوان همراه بوده و هست. با اينهمه در همين مدت كوتاه با آزاديهاي محدودي كه به دست آورده, توانست چند فيلم عروسكي-آموزشي و يك تآتر عروسكي اجرا كند و دو نمايشگاه وسيع از صورتكهايش را تدارك بيند.
روزِ ديدار
اما برگرديم به برنامهي ديدار با نصرت كريمي در شهر كلن. برنامه در مجموع به دوقسمت تقسيمميشد كه در بخشِ نخستِ آن تقريبن 40 اسلايد از صورتكهاي ساخته شدهي كريمي, پيش و پس از انقلاب, نشان داده شد.
صورتك ناميست كه كريمي خود بر كارهايش نهاده و مايل نيست كه آنها صِرفن را در چارچوبِ كارهاي مجسمهسازي قرار گيرند. از توضيحات كريمي برميآيد كه وي تا كنون هزار صورتك ساخته كه نيمي از آنها حاصل سالهاي پيش از انقلابند و نيم ديگر به سالهاي پس از انقلاب تعلق دارند.
از جمله صورتكهاي بسيار جالب كريمي در اين بخش منتقد هنري, پير دختر, در دندانپزشكي و بازيگر تآتر بودند.
سپس فيلمي از نمايشگاه صورتكهايش در سال 1359 در تهران نشان داده شد كه فيلم مذكور گزارشي از برپايي نمايشگاه و مهمانان و دوستان شركتكننده در آن بود.
گزارش نشانميداد كه بسياري از هنرمندان جامعه نه تنها به تحريم و فشار حكومت بر اين هنرمند توجهي نكردند, بلكه با حضور خود در اين نمايشگاه به اينگونه دستورهاي حكومتي بيتوجه ماندند و موجب دلگرمي هنرمند خود گشتند. در نمايشگاه افرادي چون عباس جوانمرد, عباس كيارستمي, سيما بينا, علي هاشمي, نظري, نجف دريابندري, برادر هنرمند علي كريمي, ناصر ملكمطيعي و بسياري ديگر بهچشمميخوردند. كه بسياري از آنها با شگفتي و تاسف ميپرسيدند كه “چرا بايد نصرت كريمي ممنوعالچهره باشد؟!”
از آنچه كه در فيلم نشان داده شد, صورتكِ دندان عاريه توجه بسياري را به خود جلبكرده بود. به ويژه با اين جملهي كوتاهِ كريمي در پاي صورتك: “وقتي همسرم با دندان عاريهمان غذاميخورد, من اين شكلي ميشوم!”
كريمي تقريبن پاي همهي صورتكهايش توضيحي مينويسد كه خود بهقدر صورتكهايش گوياست.
بخش سومِ قسمتِ نخستِ برنامه با پخش 25 اسلايد ديگر از صورتكهاي هنرمند ادامهيافت. در اين قسمت نيز صورتكهاي بسياري بودند كه توجه بيننده را جلب ميكردند. صورتكهايي چون آتشسوزيِ سينما ركس, دونكيشوت, مادر از رمان گوركي, اوفليا, بيكار و … در خاطر بسياري از حاضران خواهد ماند.
در مدتِ استراحت, فرصتي پيشآمد كه كريمي را دوستان و علاقمندانش در حلقهي محبت خويش گيرند و از هرجا و هركس سخنبگويند. بازگوييِ خاطرات و آرزوها مرزي نميشناخت اما وقت تنگ بود و نيمي از برنامه هنوز درراه.
نخستين بخشِ قسمتِ دومِ برنامه با پخشِ فيلم ديگري از نصرت كريمي آغاز شد. اين فيلم از زندگيِ هنرمند تصويري خصوصيتر از فيلم قبلي ارايهميكرد. در اين فيلم با خانه و كوچه و محل زندگيِ نصرت كريمي آشنا ميشويم. دوربين به گلخانهي وي سرك كشيده است. اين همان گلخانهييست كه هنرمند پس از آزادي از زندان براي گذران زندگي در آن به پرورش كاكتوسهاي خانگي پرداخته است. در فيلم همچنين با دخترِ هنرمندِ وي كه اكنون در زمينهي كارهاي عروسكي فعال است آشنا ميشويم. بخشي از اين فيلم را همچنين مصاحبهي كوتاهي با همسرش و بازيِ نوهي كوچك نصرت كريمي به خود اختصاص داده بود. در همين فيلم است كه ما توسط هنرمند با حاجيمنصور سمنوپزِ معروفِ تهران و نيز با كتابهاي كريمي آشنا ميشويم. يكي از دوكتابِ بهچاپرسيدهي وي كه درون و برون نامدارد, بحثي روانشناسانه بر صورت آدميست و به قول خود او حاصل يك عمر تجربه در عرصهي گريم است كه ميتواند براي چهرهپردازان كتابي مفيد باشد. كتابِ دومِ او پيوند نام دارد.
در پي پخش فيلم حاضران با كار عمليِ صورتكسازيِ نصرت كريمي آشنا شدند. در اينجا وي با خمير مخصوصي كه همراه آورده بود, براي ما صورتك كوچكي را ساخت و در حين ساخت توضيحاتي در بارهي نحوهي كار, جنس مواد اوليه, سرمنشا و محل ساخت و تهيهي خمير و مراحل كار ميداد. بعد از پرسش و پاسخي كوتاه نصرت كريمي يكي از خاطرات دوران جواني خود را از زماني كه هنوز عضو سازمان جوانان حزب تودهي ايران بود, براي حاضرين تعريف كرد.
ديگر برنامه به پايان رسيده بود ولي علاقمندان هنوز گوش و دهان خود را به حرفها و كارهاي كريمي سپرده بودند و انگار كسي مايل نبود اين ديدار به پايان رسد. چه كسي ميدانست باز كي و در چه فرصتي چنين ديداري ميسر ميشود. اين پرسش كساني بود كه به اعتراض براي حضور رژيم جمهوري اسلامي در ايران به زندگي در تبعيد تن داده بودند.
اما ديدار با نصرت كريمي به همه نشان داد كه وي به راستي به شعاري كه خود گويندهاش است عمل كرده و “بهترين كار ممكن را در شرايط موجود” انجام داده است. وي توانسته با همهي محدوديتهاي سياسي و اجتماعي كه رژيم برايش مهيا ساخته به زندگي خود معنا و عمق بخشد و ديگران را از تلاش ثمربخش خويش بهرهمند سازد. وي ازجمله در زندان اوين به تدريس سينما مشغول ميشود؛ از زندان كه بيرونميآيد به پرورش كاكتوس ميپردازد و نشان ميدهد كه وي همواره انسان فعال و پرثمري است و هيچ امر و نهيِ حكومتي نميتواند مانع حضور و فعاليت اين هنرمند باشد. صاحبان قدرت فقط ميتوانند بر بارگاه و تخت خود فرمان برانند و بهتر است كه عرصهي فرهنگ را به صاحبانِ واقعي آن بسپارند؛ به هنرمنداني چون نصرت كريمي. براي نصرت كريمي آرزوي تندرستي و موفقيت مي كنيم.
***
نگاهی نموداری به زندگی نصرت کریمی
نصرت كريمي در يك نگاه
1303 تولد در تهران
1317 ورود به هنرستان هنرپيشگي
1319 آغاز فعاليتهاي هنري در تآترهاي مختلف تهران
1323 آغاز همكاري با نوشين
1330 همكاري در تآتر سعدي
1334 تا 1337 همكاري با گروه جعفري
1331 سفر به اروپا براي تحصيل
1343 بازگشت به ايران و استخدام در وزارت فرهنگ و هنر
؟؟؟؟ جاي پاي آشنا
؟؟؟؟ شكارچي
؟؟؟؟ بيمه عمر
؟؟؟؟دلموش, پوستپلنگ
؟؟؟؟ سگ توله شهر ما
؟؟؟؟ خروس بيمحل نقاشي متحرك
1345 ملك جمشيد بريده مقوا
1345 بابا كرم عروسكي مفصلدار
1345 همكاري با گروه كسري به سرپرستي لرتا
1346 سلسله مراتب نقاشي متحرك
1346 پيوند سريال تلويزيوني
1347 آقاي شاكي سريال تلويزيوني
1347 شكار ماه نقاشي متحرك
1348 پيدايش آتش نقاشي متحرك
1350 درشگهچي فيلم سينمايي
1350 محلل فيلم سينمايي
1351 تختخواب سهنفره فيلم سينمايي
1351 آدم شاخ درمياره عروسكي مفصلدار
1351 بازي در فيلمهاي حيكمباشي, حسن سياه و عيالوار
1351 آغاز فعاليت مطبوعاتي در مجله ستاره سينما
1352بازي در فيلم مشترك گلگو
1354 تعصب اشيا متحرك
1354 خانه خراب فيلم سينمايي
1354 بازي در سريال داييجان ناپلئون
1355 خسرو ميرزاي دوم سريال تلويزيوني
1365 مهمانان ناخوانده تآتر عروسكي
1368 همبازي كاموا
1369 آقاي ايمني
1371 وروجك
1373 “صرفهجويي آب”
1378 “شير مادر”
***
(۱) اما دشواريهايي كه كريمي را با ساختن فيلم محلل روبهروكرد, تنها از سوي منتقدين فيلم نبود, بلكه موضعگيري و هياهويي بود كه “اهل دين درپيِ ساختن اين فيلم بهپا كردند و نصرت كريمي را به پاسخگويي واداشتند. حتي كار به جايي رسيد كه در هر مصاحبهيي نظر او را نسبت به مذهب و علت ساختن فيلم محلل مي پرسيدند. نصرت كريمي در مصاحبهي چهارساعتهيي يكبارديگر و بهطور مفصل نظر خود و علتِ ساختنِ فيلمِ محلل را بيان كرد.
نيروهاي مذهبي با همهي اين توضيحات, محلل را توهيني به دين اسلام دانستند . اوج اين نظريات در مقالهيي فرمولبندي شد كه مرتضي مطهري در يكي از مجموعه مقالاتش به چاپ رساند. همين مقاله توانست زمينههاي نظريِ! حمله و سپس دستگيري نصرت كريمي در سال 1361 را مهياكند. و لابد براي آنكه بازجويي و امور فشار در زندان براي مسوولين! مقرونبهصرفه باشد،
پرونده كريمي و فيلم محلل به يك چشم بهم زدن با سرنوشت تهيهكننده معروف فيلم محلل), مهدي ميثاقيه, گره خورد. حالا نصرت كريمي به بهانه فيلم محلل بايد ثابت ميكرد كه اولا بهايي نيست! دوما مسلمان هم هست!
اما نصرت كريميِ محدورالدم! دو شانس بزرگ داشت كه منجر به نجات وي از زندان شد؛ نخست اينكه نصرت كريمي چندان ثروتي نداشت و حكومت جمهوري اسلامي آن زمان بيشتر در شكار محدورالدمهاي ثروتمندي مانند مهدي ميثاقيه بود. تا بتواند به بهانه بهايي بودن پول و سينماي آنها را بالا بكشد. ديگر شانس كريمي مسلمان شدن ميثاقيه, همبند وي بود! اضافه بر اينها اعتراف بر مسلمان! بودن و سياسي نبودن كريمي جانش را از مهلكهي توابپرور و مرگپرور نجات داد.