نویسنده: کریستل هوفمن (Christel Hoffmann)
یرگردان: اصغر نصرتی (چهره)
۱ برلین غربی
پیش از ۱۹۶۶ در برلین غربی تنها سازمانی كه در عرصهی تاتر كودكان وجود داشت، نهادی بود كه خود را “تاتر مدارس”() مینامید و وظیفهی خود را نیز تنها تهیهی بلیط ورودی نمایش با تخفیف برای محصلین میدانست.
در ژوچن ۱۹۶۶ “رایش كابارِت” نخستین نمایش خود را برای كودكان به روی صحنه برد. پس از نخستین تلاشهای گروه با نمایشنامههای معمولی، فولكِر لودویگ، سرپرست گروه مذكور، ابتدا با دستیارانش، و سپس با همیاری تیم بازیگری، شروع به نوشتن نمایشنامه میكند.
“اشتوكرلوك و میلیپیلی” (مه ۱۹۶۹) نقطهی عطفی در تاتر كودكان برلین غربی بود. این نمایشنامه كه به مثابه وكیل مدافع كودكان عمل میكرد، مانند بسیاری از نمایشنامههای بعدی محتوایش بر اساس مخالفت با تسلط مطلق بزرگترها بر كودكان بود. در این نمایشنامهها مقابلهیی گستاخانه با مالكین خانهها، پلیس و والدین میشد. اینها كسانی بودند كه در نمایشها به وضوح به عنوان سمبل پلیدی نشان داده میشدند!
از نمایش “باله، ماله و هوپه” (۱۹۷۱) به بعد گروه به كمك امكانات شوخی و هجوِ كابارت سعی میكند، با ایجاد رابطهیی اتحاد آمیز میان بزرگترها و كودكان، آنان را در مقابل تحمیلات و اجبارهای اجتماعی مجهز سازد. در این نمایشنامهها كه با هدف برچیدن “نقشهای اجتماعی” – كه از پیش آدمی را مقید به رعایت و پذیرش هنجارهای آن میسازد – نوشته شدهاند، سعی شده سهم این گروهها در ایجاد استقلال اجتماعی نسل جوان جامعه ادا شود. تا سال 1981 بیست و پنج نمایشنامه نوشته شد كه همگی به چاپ رسید و برخی نیز به شكل صفحهی گرامافون به بازار آمد. صحنههای بیش از 430 تاتر حرفهیی جهان به 28 زبان شاهد اجرای این نمایشنامهها بودند. در ژوچیهی ۱۹۷۱ “رایش كابارت” به كـار همهجانبهی تاتری خود پایان میدهد و تصمیم میگیرد كه از آن پس تنها به نمایش كودكان همت گمارد. در پی انتقال به “فوروم – تاتر”، با یك صحنهی كوچك، گروه نام با مسمایی بر خود مینهد: “گریپس – تاتر” ( تاتر شعور ). گروه در ۱۹۷۴ صاحب سالن تاتری برای خود میشود. مكان جدید این امكان را به آنها میدهد كه با اجرای نمایش “غیر قابل تحمل”() فعالیت تاتری خود را به عرصهی نوجوانان نیز گسترش دهند.
روش كار نمایشی گروه متاٍتثر از رفتار دموكراتیك درونی گروه بود. و همین شیوه و رفتار در گروه موجبات ارایهی حدود ۴۰۰ نمایش در سال میگردد. اكتثر نمایشها آگاهینامههایی همراه داشتند. این آگاهینامهها شیوهی هنری كار و علل بهرهگیری از این شیوهها را با توجه به مقولههای تربیتی تشریح میكردند. معلمها در ساعات درسی از این دفترها برای تجزیه و تحلیل نمایش و مقولههای تربیتی (پداگوژیك) سود میجستند.
كمكهای مالی محدودی كه سنای() برلین تا كنون برای “گریپس” در نظر گرفته، ادامهی زندگی و گسترش فعالیتهای گروه را با دشواریهای زیادی رو به رو ساخته است. همچنین هستی “همایش بین المللی تاتر” كه “گریپس” سازمان دهندهی آن است، نیز با دشواریهایی روبرو گشته است.
“برلینر كامر اشپیله “،گروه دیگری است كه با همین دشواریهای مالی روبرو است. این گروه را اورزولا ساینك در ۱۹۶۶ بنیان نهاد.
بیرنه ()یكی دیگر از گروههای نمایشی در عرصهی تاتر كودكان است كه نمایشنامههای نوشته شدهی گروه خود را به صحنه میبَرَد.این نمایشنامهها بر اساس شیوهی “تماشاگر – بازیگر” نوشته میشوند..
روشنگری جنسی موضوعی است كه گروه تاتر روته گروتسه در دو نمایش “آدم در اینباره حرف نمیزند” (۱۹۷۷) و “منظور از عشق در اینجا چیست؟” (۱۹۷۷)، بدان پرداخته است. سومین كار این گروه موضوع اعتیاد در میان نوجوانان است. (۱)
(۱) این نوشتار برگردانی است از کتاب Kinder- und Jugendtheater der Welt, Henschelverlag Berlin 1978, 2nd Edition. 1984.
***
پانویسها:
۱- Theater der Schulen
۲- Doof bleibt doof
۳- Ulrich Gressieker
۴- Volker Ludwig
۵- Reichskabarett
۶- Stokkerlok u. Millipilli
۷- Balle, Malle u. Hupe
۸- Forumtheater
۹- Grips Theater
۱۰- „Das hälteste ja im Kopf nicht aus“
Der kleine Muck -11
۱۲- Gert Müller
۱۳- Senat
۱۴- Internationales Theatertreffen
۱۵- Berliner Kammerspiele
۱۶- Ursula Zajonc
۱۷- Birne
۱۸- Mitspielstücke
۱۹- Rote Grütze
۲۰- ” Darüber spricht man nicht. “
۲۱- ” Was heit hier Liebe? “
۲۲- Mensch, ich lieb dich doch
۲۳- Rote Grütze